گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد هفتم
علت میل برخی از خانم هاي بدحجاب به خودکشی چیست؟






سؤال: با وجود همه دلایلی که براي حجاب فرمودید، چرا بعضی از خانم هاي جامعه به خاطر بی حجابی، حاضرند خود کشی کنند!
علت حرص شدیدي که بعضی از خانم ها براي بی حجابی دارند و حجاب را براي خودشان قیدي می دانند با همه این مشکلات
جسمی و روحی که براي آن ها ایجاد می کند، چیست؟ انگیزه آن ها به رعایت نکردن حجاب را توضیح دهید. خانم دکتر جلالی:
من فکر می کنم که خانم ها می خواهند خودشان و ارزش خودشان را بیشتر ثابت کنند و براي آن ها هیچ ارزشی به جز ارزش هاي
مادي و ظاهري پیدا نیست. یعنی به لحاظ عاطفی احساس امنیت نمی کنند و به این شکل می خواهند احساس آرا مش کنند. حجۀ
الاسلام غروي: خانم دکتر به این نکته اشاره کردند که مقاومت عده اي از خانم ها نسبت به پوشش عوامل مختلفی دارد. گاهی از
طریق بی حجابی می خواهند با نظام حاکم مخالفت کنند و رفتار آن ها جنبه سیاسی دارد. گاهی فرد از نظر شخصیتی و عاطفی
تأمین نشده است، در خانه و خانواده مورد توجه قرار نگرفته است، احساس کمبود می کند و با خودنمایی می خواهد کمبود را
جبران کند تا مورد توجه قرارگیرد. این طور نیست که هر کس این گونه ظاهر شد، معنایش این باشدکه از نظر جنبه هاي جنسی
مشکلی دارد.
آیا پوشش نامناسب در آقایان موجب مشکلات روانی می شود؟
سؤال: آیا رعایت نکردن درست پوشش براي آقایان مشکلات روانی فراهم می کند یا خیر؟ آیا نداشتن پوشش مناسب براي مرد
همان مفاسدي را داردکه بی حجابی براي زن دارد؟ حجۀ الاسلام غروي: ما مردها خیلی خوب می فهمیم که نگاه کردن یا فقدان
پوشش لازم چه نقش منفی عجیبی در بهداشت روانی انسان ایجاد می کند. ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل
کند یاد در عنفوان جوانی انسان از جنبه هاي انگیزشی سطح بالایی برخوردار است. اگر بنا باشد خانم ها پوشش لازم را نداشته
باشند و هر جور خواستند بیرون بیایند بحران، التهاب روحی و تشویش ذهنی ایجاد می کند. اگر جوان بتواند از این فرصت کام
جویی می کند و اگر نتواند به مشکلات دیگري مبتلا می شود که امروزه جوامع بدان مبتلا هستند. اما اگر جامعه پوشیده باشد،
صفحه 19 از 28
برخوردها سالم باشد، پوشش هاي لازم در جامعه وجود داشته باشد و از طرف دیگر انسان به دستورات دینی پایبند باشد و چشم
چرانی نداشته باشد این التهابات روحی پدید نمی آید. صحبت کردن خانم ها موجب تحریک جوان و نوجوان می شود. دکلمه
خواندن هایی که در مجالس عمومی توسط بعضی از خواهران ارایه می شود، قطعاً اشکال دارد. این شعرهاي عرفانی که در رادیو و
1) است و موجب می )« و لا تخضعن بالقول » تلویزیون ارایه می شود، قطعاً اشکال دارد. جاي تردید نیست که این کار مشمول آیه
شود کسانی که مشکل دارند، مشکلشان افزوده شود، لذا خانم ها باید در سخن گفتن خیلی توجه کنند. خانم دکتر جلالی: در
پاسخ این سوال، به سه نکته اشاره می کنم. یکی این که فطرت و سرشت زن لطیف تر از مرد است. دوم این که مرد و زن مخالف
همدیگرند مثل دو تا قطب مخالف در عالم فیزیک که نسبت به یکدیگر جذابیت شدید دارند. در چنین جایی یک نوع حفاظت
لازم است. چه کسی حفاظت کند؟ آن کسی که لطیف تر است. دلیل سوم به ساختار روح و روان انسان برمی گردد. وقتی بچه به
دنیا می آید، هیچ فرقی میان خود و محیط تشخیص نمی دهد. این نکته ثابت شده است که طفل خود را با دنیاي دور و برش یکی
می داند، به طوري که اگر طفل در محیطی باشد و مادرش افسردگی داشته باشد، آن طفل نیز غم و اندوه مادر را به خود می گیرد،
یعنی همان احساسات مادر را طفل احساس خودش می داند. به مرور زمان، در سال اول رشد یک مرز روحی و روانی ایجاد می
شود و به جایی می رسدکه طفل خودش را از دیگران جدا می داند، یعنی می تواند تشخیص دهدکه خودش ناراحت است یا
مادرش ناراحت است. او چه احساسی دارد و دیگران چه احساسی دارند. این قشر روحی و روانی در مردها محکم تر است و می
توان گفت که مردها تقریباً تا حد زیادي می توانند چیزهایی که روي روانشان تأثیر می گذارد، کنترل کنند. خانم ها این گونه
نیستند و نفوذ پذیري بیشتري دارند و باید همین طور باشد، چون وظیفه خانم است که به بچه هایش، شوهرش و افرادي که نیاز به
عاطفه دارند، پاسخ دهد. پس حتماً باید نفوذپذیر باشد. گاهی یک طفل گریه می کند، مادر نیزگریه می کند، این طور نیست که
مادر دست پاچه شده باشد و یا نداندکه چگونه به بچه پاسخ دهد، بلکه چون بچه و مادر یکی هستند، همان درد و ناراحتی اي را
که بچه احساس می کند، مادر نیز احساس می کند. خانم ها این گونه ساخته شده اند. جامعه غربی، به خصوص بعد از جنگ
جهانی دوم، از ارزش هاي معنوي، به ارزش هاي مادي روي آورد. روان شناس معروفی اخطار داد وگفت: به جایی می رسیم که
مقام مقدس مادر از ارزش می افتد. آن وقت زن ها طبیعتاً دنبال ارزش می گردند و از خانه خارج می شوند و سعی می کنند
خودشان را مثل مردها بسازند تا احساس ارزشمندي کنند. در همان هنگام، جامعه شناسان غرب فرضیه اي را در مقابل مطرح
کردندکه تفاوت میان زن و مرد، حتی تفاوت هاي فیزیکی را به خلقت مرد و زن مربوط نمی دانست و آن تفاوت ها را فقط و فقط
به طرز تربیت خانم ها و مردها مربوط می دانست. این ها فرض کردندکه اگر به خانم ها فرصت داده شود تا وارد میدان اجتماع
شوند و شانه به شانه مردها فعالیت داشته باشند، هم از لحاظ فیزیکی قوي تر می شوند و هم به لحاظ روحی و روانی بیشتر ارضا می
شوند. نتیجه این تجربه، پنجاه سال مصیبت بار براي غرب بود. زن ها نه فقط قوي تر نشدند، بلکه طول عمرشان کوتاه تر شد. آمار
نشان می دهدکه خانم ها بعد از آن تغییرات اجتماعی و رهاکردن حجاب خانه، دچار مشکلات فیزیکی ناشی از استرس مانند
ناراحتی قلبی، زخم معده و... شدند. همچنین از لحاظ روحی و روانی وضع بهتري پیدا نکردند، بلکه به طور بسیار چشم گیر،
افسردگی زن ها افزایش پیدا کرد و همان طورکه می دانید، افسردگی زمانی ایجاد می شودکه انسان هیچ معنایی براي زندگی خود
پیدا نمی کند. وقتی خانم ها نقش خود را رها کردند و سعی کردند خودشان را مثل مرد بسازند و خود را در اجتماع پیدا کنند، با
شکست مواجه شدند و افسردگی پیدا کردند. علاوه بر این، میزان طلاق نیز بالاگرفت. اگر به دین نگاه کنیم، به روان شناسی و
تاریخ نگاه کنیم، می فهمیم که حجاب براي خانم ها چه فایده اي دارد و تحیري نمی ماند تا سؤال کنیم: چرا خانم ها باید حجاب
داشته باشند؟ همچنین حجاب را محرومیت نمی دانیم، بلکه می فهمیم حق خانم ها است که در حجاب باشند و نقش خود را
ایفاکنند. ما باید به هر جامعه اي که پیشنهاد یا تشویق می کندکه خانم ها از حجاب دور شوند، اعتراض کنیم، چون در این صورت،
صفحه 20 از 28
خانم ها و در نتیجه، خانواده ها و جامعه به هلاکت می رسند. مطلبی که در روان شناسی به خلقت مرد و زن از لحاظ ژنتیک مربوط
است، این است که در زنان ژن ایکس و در مردان ژن ایگرگ وجود دارد. ایگرگ پیام می فرستد و بدن ساختار خاص مردانه
دارد. ساختار خاص مردانه چیست؟ مغز مردها آستانه تحمل پایین تري دارند. یعنی زودتر پاسخ می دهند، لذا وقتی مقابل فرد بی
حجاب قرار می گیرند، به خاطر ساختار خاص مردانه سریع تحریک می شوند. آقاي زیبایی نژا د: تمایلات جنسی در هر دوجنس به
ودیعه گذاشته شده است، اما نمود و تظاهر این نیرو در دو جنس به یک گونه نیست. آستانه تحریک پذیري مرد بسیار پایین تر از
زن است. یعنی زودتر تحریک می شود و زودتر به اوج التذاذ جنسی می رسد. در زن مسأله به گونه اي دیگراست.تحریک پذیري
اش معمولًادیرتر صورت می گیرد و زمان بیشتري هم براي رسیدن به اوج لذت جنسی لازم دارد. لذا توصیه هاي دینی براي زن و
مرد حتی در حریم خانواده تا حدودي متفاوت است. توصیه اي که به مردها شده، این است که در ارتباط جنسی با همسرتان تنها به
فکر خود نباشید، چون شما زودتر تحریک می شوید، زودتر ارضا می شوید و ممکن است با سرعت زیادي به حالت اُرگاسم برسید
و بعد مساله را تمام شده بدانید، ولی مسأله براي زن ناتمام بماند. از مستحبات آمیزش این است که مقدمات مساله از ناحیه مرد
طولانی باشد و در ناحیه زن توصیه این است که نگذارد نگاه مرد به بیرون از حریم خانواده متوجه شود، یعنی به مجرد این که
تحریک پذیري در مرد می خواهد شکل بگیرد، همسر مساعدت کند تا نگاه مرد به بیرون منعطف نشود. در روابط اجتماعی نیز این
مسأله مشاهده می شود. یعنی توصیه هایی که به مرد و زن شده است تا حدودي مشترك و تا حدودي انحصاري است. توصیه
مشترك این است که هر دو چشم خود را فروبندند. یعنی زمینه تحریک جنسی را در خود به وجود نیاورند. اما با توجه به این که
جاذبه جسمی زن براي مرد بیش از حالت عکس است، حفظ حجاب به گونه اي که به زن توصیه شده، به مرد توصیه نشده است،
یعنی حدودش فرق می کند، مرد موظف است که در پوشش خود حریم نگه دارد. اما حریم مردانه با حریم زنانه با توجه به
مختصات جنسی متفاوت است. گروه هاي فمینیستی غرب گرا روي این نکته تاکید می کنندکه چرا محدودیت خاصی براي خانم
هاگذاشته شده است و این محدودیت براي آقایان نیست؟ مقاله اي در یکی از نشریات غیر دینی کشور توجه من را جلب کرد که
نویسنده مقاله تفاوت هاي بیولوژیکی زن و مرد را در ارتباط مساله جنسی به خوبی توضیح داده بود که تحریک پذیري زن بسیار
تدریجی تر از مرد است و مرد تحریک پذیرتر است و اصولًا نوع تحریک پذیري زن با نوع تحریک پذیري مرد تفاوت می کند. در
آن مقاله آورده بود که وقتی مرد عکس زن را در وضعیت خاص نگاه کند به سرعت حالت تحریک پذیري براي او به وجود می
آید، اما حالت عکس آن براي زن دیرتر اتفاق می افتاد. بر اساس این تفاوت هاي طبیعی، نسخه دینی براي کنترل مسائل جنسی در
بین زن و مرد هم تا حدودي متفاوت ترسیم شده است. 1- سوره احزاب، آیه 32
آیا بدحجابی و برهنگی دراضطراب وافسردگی زنان مؤثراست؟
سؤال: بدحجابی و برهنگی زنان به صورت جزئی چه آثاري در اضطراب و افسردگی آنان دارد. یعنی بدحجاب چگونه این
مشکلات روانی را براي خود ایجاد می کند. زمینه هایی که موجب افسرد گی او می شود چیست؟ خانم دکتر جلالی: یکی این که
گفتیم خانم ها نفوذ پذیرتر هستند. یعنی تحت تأثیر محیط قرار می گیرند. اگر حجاب را فقط یک پوشش ظاهري در نظر نگیریم
که حتی همان پوشش ظاهري هم به طرف مقابل پیام می فرستد، وقتی خانم ها حجاب ظاهري و باطنی خود را رها می کنند، نفوذ
فراوانی در آن ها ایجاد می شود. یعنی وحدت نفس اوکه باید وجود داشته باشد، از بین می رود. سرّ حجاب این است که این نفوذ
پذیري از یک سو انجام شود، از سوي شوهر، آن هم شوهر خوب که محیط خوبی را براي خانواده ایجاد می کند تا یگانگی حاصل
شود. تکثر و تعدد، اضطراب، آشفتگی و افسردگی پیش می آورد. همان طورکه خانم هاي با حجاب لطیف تر می شوند، خانم
هایی که حجاب را رها می کنند، به مرور زمان مثل یک دستی که خیلی کار سنگین با آن انجام دهند، خشن می شود و لطافتش را
صفحه 21 از 28
از دست می دهد. به عنوان مثال پرستارهایی که تازه سر کار آمده اند، به مریض ها بیشتر و بهتر پاسخ می دهند، اما بعضی از آن
هاکه در آن جا زیاد کارکرده اند یا به خاطر فشارکارشان ساعت ها پشت سر هم کار می کنند، خوب نمی توانند پاسخ دهند، چون
تحملش را ندارند و به اصطلاح پوست کلفت شده اند و حالت بیگانگی پیدا کرد ه ا ند، یعنی بعد معنوي و هویت خود را از دست
داده اند. معناي زندگی در لطافت، عفت و پاسخ دادن به شوهر و بچه است. وقتی که این حریم را بشکنیم طبعاً افسردگی پیش می
آید. حجۀ الاسلام غروي: خانم دکتر به یک نکته ظریف روانی اشاره کردند و آن این که ویژگی پاسخ دهی در زن براي بهداشت
روانی خانواده و بهداشت روانی خودش نقش بسیار مهمی دارد. پاسخ دهی نیز صرفاً پاسخ دهی جنسی نیست، بلکه پاسخ دهی
عاطفی و جنبه هاي دیگر نیز مطرح است. اگر بنا باشد این پاسخ دهی در بیرون از خانه زیاد شود بخواهیم یا نخواهیم در خانه و
خانواده تقلیل پیدا می کند، زیرا در خارج از خانه خیلی از پاسخ ها را داده است. نکته دیگر این که انگیزه نمایاندن و به نمایش
گذاشتن در خانم ها بیشتر است و بالاخره باید ارضا شود. یک وقت این حالت در خانه و خانواده ارضا می شود و موجب ثبات
خانواده شودکه بسیار مطلوب است. اما چنان که خانم بیرون از خانه در مقام ارضا برآید، دچار وسوسه می شود که نکند در این
رقابت عقب بمانم. در زمان طاغوت بعضی از خانم ها خودشان می گفتند: گویا تمام تلاش ما براي بیرون از خانه است، سر را باید
ببندیم و...، تا بتوانیم با دیگران رقابت لازم را داشته باشیم و می گفتند: ما بعد از انقلاب راحت شدیم. گاهی چون در نعمت
هستیم، نمی فهمیم نعمت یعنی چه؟ درست مثل کسی که به اندازه لازم اکسیژن دارد، عمري تنفس می کند و هیچ مشکلی برایش
نیست، چنین کسی نمی فهمد ارزش اکسیژن چه قدر است. وقتی می فهمد که کمبود اکسیژن داشته باشد. بسیاري از نعمت ها
همین طور است. ما حقیقتاً چون در این نعمت هستیم و خانم هایمان الحمدلله از نعمت حجاب برخوردارند، قدر این نعمت را نمی
دانیم. مجري: شاید مشکل دیگري که بی حجابی به مرور زمان ایجاد می کند، این باشدکه وقتی همه هویت زن را سیماي ظاهریش
تشکیل داد و در صدد بودکه ظاهر خودش را به نمایش بگذارد، بعد از مدتی که این ظاهرکم رنگ شد، طبیعتاً احساس بی هویتی
می کند، شاید این مسأله افسردگی بیشتري براي بعضی از خانم هاي بد حجاب و بی حجاب ایجادکند.
آیا بی حجابی باعث استهلاك نیروها می شود؟
سؤال: آقاي زیبایی نژاد فرمودند: بی حجابی باعث استهلاك نیروها می شود، اگر مراد نیروهاي جسمی است که ظاهراً در غرب بی
حجابی باعث کاهش نیروهاي جسمی نشده است و اگر مراد نیروهاي دیگري است لطفاً بیان فرمایند؟ آقاي زیبایی نژاد: ما وقتی
بحث استهلاك قوا را مطرح می کنیم، مراد این است که اگر انسان انرژي خود را صرف فعالیتی نکند که به قصد آن فعالیت وارد
عرصه اجتماع شده است، قواي خود را مستهلک کرده است، یعنی ضریب بازدهی یک دستگاه نسبت انرژي مفید به کل انرژي
است. مثلًا می گویند: ماشینی به نام بدن انسان اگر 65 درصد از توان خود را صرف کار مفیدکند و 35 درصد آن انرژي تلف
شود، ضریب آن 65 درصد می شود که ضریب بالایی است. برعکس لامپ هاي مصرفی در منزل، ده درصد انرژي خود را صرف
روشنایی می کند و بقیه اش به گرما تبدیل می شود، این ضریبش پایین است. اگر فعالیت اجتماعی زن و مرد به گونه اي تنظیم شود
که انرژي زن یا مرد تماماً یا به صورت قریب به اتفاق صرف فعالیت اجتماعی مفید شود، فعالیت آن ها موفق و داراي بازدهی و
راندمان بالا است. اما اگر انرژي زن و مرد صرف کارهایی شود که غرض اصلی آن ها نبوده است و به آن هدف از خانه بیرون
نیامده اند، این را استهلاك نیرو می گویند. وقتی شما از خانه به قصد دانشگاه خارج می شوید، ولی این قدر دانشگاه رفتن شما
حواشی دارد که آن حواشی درس خواندن شما را تحت الشعاع قرار می دهد، این را استهلاك قوا می گوییم. شما می خواهید در
محیط دانشگاه درس بخوانید، ولی سی جفت چشم به شما نگاه می کند و از شما انتظاراتی دارد که مدل لباس چگونه باشد و...،
فکر این حواشی براي شخص استهلاك نیرو است. نیرو وجود دارد، اما صرف کارهایی می شود که غرض اصلی نیست. با فرض بی
صفحه 22 از 28
حجابی، چون توجه دو جنس به یکدیگر است، استهلاك نیرو زیاد است. حتی در بعضی چیزها مثل خوش تیپی که ظاهراً به نظر
می آید خوب است، همین استهلاك وجود دارد. گاهی سوال می کردند که چرا طلبه هاي حوزه هاي علوم دینی خیلی خوش تیپ
نیستند. یک نفر جواب داده بود که شما حوزه هاي علوم دینی را مختلط کنید، آن وقت ببینید چه قدر طلبه ها خوش تیپ می
گردند! یعنی توجهی که باید صرف درس خواندن و مطالعه شود، صرف حاشیه ها می شود و این ها استهلاك نیروها است. آقاي
حق شناس: در پاسخ به این سوال دو سه نکته را اضافه می کنم. نکته اول این است که اولًا همه پیشرفت هایی که در غرب مطرح
است، ما آن را پیشرفت نمی دانیم. ممکن است بر اثر بی حجابی در برخی از عرصه ها در غرب پیشرفت حاصل شده باشد، مثل این
که با استفاده از جذابیت هاي زن، توسعه اقتصادي، فروش کالاها، بازاریابی و افزایش تولیدات پدید آید. این مساله به نظر ما یک
امر منفی تلقی می شود. نکته دوم این است که بسیاري از پیشرفت هاي کشورهاي غربی معلول بی حجابی نبوده است. جه بسا اگر
خود آن ها حجاب داشتند از این که هستند نیز، بیشتر پیشرفت می کردند. پیشرفت آن ها در خیلی از عرصه ها معلول تلاش ها،
برنامه ریزي ها و مدیریت هاي آنان است. نکته سوم این است که پیشرفت نکردن ما نیز در خیلی از عرصه ها معلول حجاب نیست.
این طور نیست که اگر ما حجاب را برداریم پیشرفت می کنیم. ما باید علت را در عوامل دیگري جستجو کنیم، در تلاش، برنامه
ریزي و سیستم مدیریت جامعه خودمان جستجوکنیم. نکته چهارم این است که استهلاك قوا گاهی مادي وگاهی معنوي است. بی
حجابی بخش عظیمی از قواي معنوي انسان را مستهلک می کند، به این معناکه اگر انسان به دنبال تعالی روحی باشد، هر چه عوامل
مختلف سراغش بیاید و او را به خود مشغول کند، تعالی اوکمتر می شود. نه تنها مسائل جنسی، بلکه اگرکسی دائم مشغول خوردن
باشد و تمام هم و غم او شکمش باشد استهلاك قوا پیدا می کند، یعنی نمی تواند به آن مرتبه اي از رشد که برایش تعریف شده
است، برسد. در جامعه اي که حجاب وجود دارد و تحریکات جنسی به حداقل رسیده است، انسان ها به سمت خداي متعال اوج می
گیرند. میان مردي که وقتی صبح از خانه بیرون می آید، چشمش را فرو می بندد و با خانم هایی که برخورد می کند همه پوشیده
اند و توجه این مرد به عبودیت خدا و خدمت به جامعه است با مردان دیگري که دائماً در معرض تحریک جنسی قرار دارند، تفاوت
فراوان است. کشش هاي جنسی هر دو طرف را مبتلا می کند، به گونه اي که همه در مسیر اوج خود، زمین گیر می شوند.
چرادرطول